محل تبلیغات شما
سلام به همگی،خب من همونطور ک میدونید داستانم ب دلیل مشکلات قالب وب پاک شد و من هم انگیزمو برا ادامه درد عاشقی از دست دادم اما! من اگه موافق باشید از ادامه ی داستان میزارمش و یرای کسایی که نخونده بودنش:
ادرین به طرز فجیعی میمیره توسط هاکماف و هویتش لو میره برا همه و یک سال از اون ماجرا میگذره که مارینت تصمیم ب برگردوندن ادرین میکنه اما ادرین در واقعیت نمیرده بوده! و اونی کع مرده جلو همه سنتی مانستر بوده و دیگه تا همینجا نوشته بودم که پاک شد و اخر پارت اخری ک دادم این بود که یه پسر به مارینت حمله میکنه و کت باهاش درگیر میشه و مارینت از ترس سعی کرده بی تفاوت باشه اما ادری سر غیرت ناری باهاش بحث میکنه و ناراحت میشن میرن خونشون و تا همینجا بود و اگه بخواین ادامش میدم اما بکم باهام را بیاین!

دوستون دارم منتظر جوابتونم!

مصاحبه با لیدی باگ

~خاطرات دراکولای بد~پارت پنجم

مصاحبه با آدرین آگرست:میراکلس لیدی باگ:/

مارینت ,ادرین ,میکنه ,برا ,دادم ,درد ,تا همینجا ,میکنه و ,شد و ,پاک شد ,بوده و

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار ورزشی هدایای تبلیغاتی اسکار bilslosoges buchsjactanews خاطرات سیاه سفید احادیث امام حسین(ع) راه کربلا computer work insacarca سرزمین خوبی ها