محل تبلیغات شما
سوپرایزززززز^-^

جبران کردم این پارت تا حد امکان زیاد نوشتم^-^♡~

بعدی:۸۰ تا^-^

ادامه^-^


آپلود عکس


When I was darkness at that time

وقتی در آن زمان تاریک بودم

My weakness lay

ضعف من نهفته بود

In shimmering lips

در لبهای لرزان

In the corner of the room…

در گوشه ای از اتاق.

I lcry

من گریه کردم

***

Struggling on the cliff of mourning

تلاش بر روی صخره عزاداری

The moon restricts me with this wound

ماه با این زخم مرا محدود می کند

The arrow of hatred

پیکان نفرت 

And broken promises hurt me

و وعده های شکسته به من آسیب رساند

***

Nobody can save me…

هیچ کس نمی تواند من را نجات دهد

***

تمام وجودم از یاداور خاطره های نفرت بار سیاه بود.

***

و من پیکان های نفرت را به سوی حقایق زندگی.نشانه گرفتم.

^قسمت هفتم^
^پیکان های نفرت^

مصاحبه با لیدی باگ

~خاطرات دراکولای بد~پارت پنجم

مصاحبه با آدرین آگرست:میراکلس لیدی باگ:/

the ,های ,*** ,of ,نفرت ,me ,های نفرت ,من آسیب ,آسیب رساند ,به من ,شکسته به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدیر نوآور- حوزه رفتار اشنایی با قوم زارع زهی لینکستان آنیکال مهندسی كنترل و ابزار دقیق حسابداران ایران recketttanve خرید اینترنتی وبلاگ دخترونه Joyce's memory absunlala