من اومدم و بعد از جنگ با ورقه های امتحانی پیروزمندانه برگشتمD=
چهارشنبه بهمون کارناممونو دادن@____________@
*وی بعد از دیدن نمره های درخشانش*
خبببب من که هنوز این هفته المپیاد ریاضی علوم فارسی دارم و هنوزززز نمیتونم قسمت جدید داستانو بذارم=/
دلم برای همتوننننن تنگ شدهههه بودددددددد*^*
(هرچند کامنت میدادم ولی حالا)
پوفففففف موندم کی از دست این مدرسه خلاصی پیدا میکنیم=|
یه کم دیگه به درس خوندن ادامه بدم مغزم میپاچه به در و دیوارT^T
بیاین یه کم دلداریم بدین گونا دارم"^"
های ,کم ,کی ,موندم ,مدرسه ,خلاصی ,بعد از ,این مدرسه ,مدرسه خلاصی ,دست این ,از دست
درباره این سایت