محل تبلیغات شما


سلامممممممممممممممم


خوبیییین؟؟؟؟


من که عالیم چون امروز که یکشنبه س تعطیل شدیم !!!!

حالا قر قر قر !!!

مگه نمی‌بینید ساعت 1:32 دارم این پست رو میزارم بیدارم !

از خوشحالی خوایم نمیبره 

احتمالا الان بخوابم تا لنگ ظهر دماغ مدرسه رو در بیارم !!!!

خب دیگ زیاد نمیگم اونایی ک تعطیل نشدن گناه دالن !

این قسمت جدید داستانم 

قبل از اینکه برید ادامه بگم ک این قسمت یک ضد حالی بزرگ داریم ک مطمئنم خیلی هاتون شایدم همتون حسابی نابود شید 

ولی خب می‌خوام به یه جای خوبی برسم و این ضد حالی رو گذاشتم 

خودمم اشکم سرازیر شد ولی دیگ سرنوشته !

( از همین الان سست شدید ک چه ضد حالیه !)

لطفا نپرید آخر قسمت که ببینید ضد حالی چیه ها مدیونید !!!

و الان هم میفهمید ک داستان چه قدر در اوج هیجان خودش رسیده 

هر چند تو نظر سنجی این داستانم از همه رای کمتری داشته :/ 

بعدا سر این موضوع بحث میکنیم فعلا برید ادامه قشنگ و با دقت داستان رو بخونید و یک بالشت پر دار برای گاز زدن و پاره کردن آماده کنید 

این قسمت هم خیلی توماری و طولانی هست حال کنید !

بفرمایید ادامه !!!

امیدوارم بعد از ضد حالی ، حالتون خوب باشه :) 





one of the roses will open , remember those memories filled with love and love !
یکی یکی گلبرگای گل رز باز میشن ، یاد اوردن اون خاطرات پر از عشق و شادیه ! 

The Victim of Vampire (bloody revenge) presents: 
قربانی دراکولا ( انتقام خونین ) تقدیم می کند :

like the road in which the flight runs and runs in silence.
مثل جاده ای که پرواز قطعش می‌کنه و توی سکوت جاریه 

People who move on their way will be born again and start again.
کسانی که راهشونو گم میکنن ، دوباره متولد میشن و از نو شروع میکنن

your laughter breaks my heart, and I forget who I am.
خنده هات تاریکی قلبمو از بین می‌بره و یادم می‌ره کی هستم 

How many pieces like that make love?
چند تا تیکه مثل این عشق درست شده ؟ 

even though sunset is enough for you
با اینکه غروب خورشید برای تو کافیه 

The two of us will fade into shadows
ما دوتا تو سایه های هم دیگ محو میشیم 

an endless distance and a immeasurable depth
فاصله بی پایان و عمق بی حد و اندازه 

it looks like fate is in our hands
مثل اینکه سرنوشت توی دستامونه 

regaining consciousness again and again
بدست آوردن دوباره و دوباره 

losing again and again
از دست دادن دوباره و دوباره 

And we 're finally breaking up matter of time and we came together
 و ما بالاخره رسم زمونه رو شکستیم و بهم رسیدیم 

no matter how dangerous it is, we 'll have to smile at the danger
مهم نیس چه قدر خطرناکه ، ما به خطر لبخند می‌زنیم 

the sky wants blood when the flowers are waiting for rain
آسمان میل به خون داره وقتی گلها منتظر بارونن 

the night he's building tomorrow is a bloody revenge
شبی که فردا رو می سازه ، یک انتقام خونین هست !

the vengeance of nights when it was not in the morning
انتقام شب‌هایی که صبح نشد .

And the hearts that grew one,and blood flow into each other's blood
و قلبایی که یکی شدن و خون همرو تو خودشون جریان دادن 

Is it for you and ma ? 
مال من و توهه؟؟؟

That's what you wish for?
این همون چیزی بود که آرزوشو می کردی ؟

One by one, the rose petals open
یکی یکی گلبرگای گل رز باز میشن 

our love will continue forever even if we 're not the same type.
عشقمون تا ابد ادامه داره حتی اگه همنوع نیستیم








مصاحبه با لیدی باگ

~خاطرات دراکولای بد~پارت پنجم

مصاحبه با آدرین آگرست:میراکلس لیدی باگ:/

and ,the ,رو ,of ,ک ,ضد ,ضد حالی ,again and ,گلبرگای گل ,گل رز ,برید ادامه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت رسمی هواداران رزیدنت ایول prosinizno بزرگترین مرجع دانلود فارسی | رایانه | موبایل | عکس | مقاله | پاسخ به سوالات | پروژه های دانشجویی |کتاب و ... هاست - سئو dingmaltpeci ابرمیم hornmindcenre ربات بلاگ محمداقبال مه ولات Donald's page